پيام
+
يکي از رفقاش که بچه مازندران بود تو ميشداغ با هم بودن خواب ديده بود روز قيامت شده و جمع همه خادم الشهدا ها جمعه . چند تا ملک غضب ناک وايستادن دارن همه رو شلاق مي زنن . صداي آه و ناله ها هوا بود . ولي هر چي محمدو مي زدن بهش اثر نمي کرد ... يه ندايي مياد که مي گه : اين يکي رو رها کنين . اين عذاب نداره ...

گمنام
91/7/11
محمد تقي خوش خواهش
شايد بگيد دروغه يا يه لايک الکي بزنيد و تو دلتون بگيد بعد شهادتش اينو گفتن ولي اگه باهاش بوديد مي فهميدين راسته....
اواز قطره
خدا درجه همه شهدا رو بالا تر ببره ....
محمد تقي خوش خواهش
رفيقم بود