

نویسنده : محمد تقی خوش خواهش

تاریخ : جمعه 88 فروردین 21

زمان : ساعت 11:57 عصر
مى گفت «اطلاعاتى باید آموزش ببینه. جورى که کار با قطب نما و دوربین مادون و گراگیرى و از این حرفا، ملکه ذهنش بشه.»
بچه ها را بردیم بیابان. بیست کیلومترى قرارگاه. خودشان برگشتند. براى این که ثابت کنند کارشان را بلدند، دو تا موتور و وسایل تدارکات و یک ضبط صوت هم از تدارکات برداشتند; بى سر و صدا.
به مسوول تدارکات کارد مى زدى، خونش در نمى آمد. آقا مهدى هم خوشحال بود و مى خندید. گفت «با اینا کارى نداشته باشین.»
| نظر بدهید