سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بوی سیب
نویسنده : محمد تقی خوش خواهش
تاریخ : دوشنبه 91 آبان 22
زمان : ساعت 7:40 عصر

از بوی سیب دلش را که غم گرفت
حال و هوای روضه و اشک و حرم گرفت
حسی عجیب باعث این شد قلم گرفت
مثل همیشه تکه ای از محتشم گرفت


باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است


گویا دوباره روضه روضه اطفال تشنه است
حرفی زتشنگی عطشناک چشمه است
بحث حسین و سر و خون دشنه است
شاعر برای چینش این شعر تشنه است


روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سربرهنه بر امد زکوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار


دشمن تمام جسم عمو را عصاره کرد
راسش که هیچ تنش تکه پاره کرد
وقتی حسین تن عباس را نظاره کرد
آهی کشید و به معجر طفلان اشاره کرد
با قد خم خیمه عباس را فتاده کرد
دشمن به حال نحیفش نشانه کرد


وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنه خلف مرتضی زدند

وقتی که روضه به بحث علم رسید
یک قطره خون آمد و روی قلم چکید
وقتش رسید و به سوی حرم دوید
چیزی به جز غارت ارباب غم ندید
بی اختیار ناله ای از فرط غم کشید
شاعر سکوت کرده و از محتشم شنید

این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست

نایی به نی نبود و قلم هم توان نداشت
یک باغ گل خبر از باغبان نداشت
بحر رسید به خدا او زمان نداشت
یک باغ گل خبر از باغبان نداشت
دیگر حسین بود و کسی که جوان نداشت
وقت وداع زینب مظلومه جان نداشت
مهلا ...مرو که طاقت سر بر سنان نداشت


نگاه چشم دختر زهرا در آن میان
برپکر شهید امام زمان فتاد
بی اختیار نعره هذا حسین از او
سرزد چنانچه آتش از او در جهان فتاد

محمدتقی خوش خواهش
ابیات به رنگ قرمز سروده محتشم کاشانی است

 

 

 

 

 




| نظر



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا