سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
عبدالحسین برونسی مرد بود
نویسنده : محمد تقی خوش خواهش
تاریخ : جمعه 91 شهریور 17
زمان : ساعت 7:51 عصر

سلام رفقا.....

صدای یکی از همسایه رو شنیدم یاد یه خاطره افتادم.....

چند سال قبل که تازه کتاب خاک های نرم کوشک و خونده بودم تو حس و حال یه مرد روستایی بی سواد بودم که رابطه ی خاصی با خدا داشت اون قدر که راه و روشش و تو زندگیم به کار میبردم

اسوه ی من عبدالحسین برونسی بود ....

به نامحرم نگاه نمی کردم چون می دونستم اگه به نامحرم نگاه کنم یه نفر دیگه به ناموس من نگاه هوسناک میندازه....

نمازام سر وقت بود چون ...عبدالحسین برونسی نمازش سر وقت بود

ارتباطم با حضرت زهرا بیشتر شده بود مشکلاتم و به حضرت زهرا میگفتم ....چون اون ارتباطش با حضرت زهرا زیاد بود...

و....

تا این که مادرم یه روز بهم گفت محمدتقی، آقای رحیمیان زمان جنگ با شهید برونسی بوده ...

من که (به قول کتاب های درسیمون)در پوست خودم نمی گنجیدم لحظه شماری می کردم تا آقای رحیمیان و دم در ببینم

از شانس بسار خوب ما که تا قبل این اتفاق هر روز جناب رحیمیان چه دم در چه تو خیابون چه تو اداره میدیدم این دفعه ایشون انگار آب شده و رفته بود زیر زمین پیداش نبود اصلا....

تا این که چند روز بعد این قضیه و لحظه شماری بنده حقیر جناب رحیمیان و هنگام بالا آوردن ماشین شکار کردیم

 چاق سلامتی کردم  و با خوشحالی پرسیدم اقای رحیمیان شما و شهید برونسی زمان جنگ با هم بودین؟؟؟؟

جناب رحیمیان(با لهجه زیبای گیلکی) :آره پسر

پرسیدم چه جور آدمی بود:در یک کلام بهت بگم پسر .........عبدالحسین برونسی مرد بود

 

پی نوشت1:مرد باش تا عبدالحسین برونسی بشی

پی نوشت2:عبدالحسین برونسی باش تا مرد باشی




| نظر



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا